مراحل حل مسئله در کاهش تعارضات زناشویی

روابط نزدیک همواره علاوه بر صمیمیت با کشمکش تعارض همراه است. رابطه زوجین نیز از این قاعده مستثنی نیست. زوجین بر اساس آموخته ها، تجارب و شناخت های زیربنایی خود، دارای سبک های خاصی از حل تعارض هستند که هیچکدام درست یا نادرست نیستند. امروزه رضایت زناشویی در زندگی مشترک، به یکی از اصلی ترین دغدغه های زوجین تبدیل شده است و به دلیل حضور تعارض و چالش در زندگی مشترک، گاه در نتیجه بالا گرفتن تعارض، عرصه زندگی مشترک بر هر یک از زوجین تنگ می شود. اگرچه همه ی همسران اختلاف و تعارض را در زندگی زناشویی خود تجربه می کنند، ولی همه به یک شکل به آن پاسخ نمی دهند. زندگی مشترک آرام مستلزم آن است که زوجین یاد بگیرند از دریچه دید طرف مقابل به زندگی و مسائل آن نگاه کنند.

 

یکی از مهمترین مهارت های مورد نیاز زوجین، توجه به تفاوت ها، شناسایی آن ها و مهارت حل تعارضات است.

تعارض در زندگی مشترک بوجود می آید و دارا بودن مهارت های لازم برای رویارویی با تعارض ضروری است. زوجین می بایست بر مبنای احترام و اعتماد و تمرکز بر روی حل مشکل، تعارضات را به شیوه های احترام آمیز حل کنند.

 

روش حل مسئله در تعارضات زناشویی

 

در ذیل به برخی تکنیک ها در شیوه های اجرا سازی مراحل حل مسئله در اختلافات زوجین اشاره میشود:

 

1- مرحله تشخیص موقعیت کلی

   در روابط زوجین متعارض الگوهایی وجود دارد که آگاهی از آن ها برای زوجین حکم تشخیص موقعیت تعارضی را دارد. این الگوها عبارتند از:

 

الف: الگوی همدم طلب دوری گزین

الگوی همدم طلب دوری گزین در زوج هایی به وجود می آید که یک همسر در رابطه حالت پرخاشگر به خود می گیرد و مرتب به سمت دیگری روی می آورد و تلاش می کند با جدیت بیشتری او را درگیر رابطه کند. از جمله شیوه های تعقیب عبارت اند از: شروع بحث ها یا تعارضات، طرح ریزی افراطی برای اوقات همسر و دنبال کردن همسر در خانه، اما فردی که دوری می کند از رابطه کنار مانده و اوقات بسیار اندکی را برای فعالیت های طراحی شده سپری می کند.

 

ب: الگوی یادآورطفره رو

الگوی یادآور طفره رو در میان زوج هایی است که یکی از آن ها مسئول بوده و باید برای احساس مسئولیت به دیگری یادآوری کند. فردی که طفره می رود از وظایف خود کناره گیری می کند تا زمانی که همسرش چندین بار به او یادآوری کند. حرکات یادآوری و تعویق مکرر سبب بی میلی و اضطراب و دلیل تراشی در زوجین می شود.

 

ج- الگوی والد - کودک

در الگوی والد - کودک تعامل وابسته به یک والد منتقد است که تلاش می کند دیگری را به وضعیت مطیعانه تری در رابطه بکشاند . همسر در نقش والد به انتقاد، اجتناب از تعریف و تعبیرهای مثبت می پردازد.  زوج والد خشمگین و زوج کودک کناره گیر است.  این روند تعاملی نیز مخرب بوده و موجب بقای هر کدام در نقش ناخواسته می شود.

 

2- مرحله ی انتخاب راه حل های بدیل

   برای حل تعارضات زناشویی فرآیندهایی وجود دارد که ممکن است زوجین هر یک از این فرآیندها را صرف نظر از کارایی داشتن یا کارایی نداشتن آن به عنوان راه حل بدیل انتخاب کنند. در ذیل به این فرآیندها اشاره میشود:

 

الف. اجتناب کردن

   در رویارویی با مسئله ی بالقوه تعارض انگیز، برخی زن و شوهرهای سعی می کنند اهمیت موضوع را نادیده بگیرند یا حتی انکار کنند، وقتی زن و شوهری از این فرآیند استفاده میکنند، تصمیمات حول و حوش مسئله گرفته میشود یا به شانس سپرده یا غلط آغاز میشود. آنها یا در موقعیت بی تصمیمی و بلاتکلیفی به سر میبرند یا امیدوارند که این موقعیت نیز بگذرد. ممکن است در کوتاه مدت این فرآیند مؤثر افتد، اما در درازمدت و بسته به اینکه چه کسی بیشتر با مسئله سرو کار دارد، میتواند با نارضایتی همراه باشد.

 

ب. مرافعه یا کوتاه آمدن

   اگر هیچ یک از شرکای زندگی کوتاه نیاید، این توافق نداشتن می تواند تا حد یک بحث و جدل یا مرافعه ی مخرب تشدید شود.  تعارض ممکن است به بن بست بیانجامد یا ممکن است یکی از زوجین در برابر احساس خشم و تنفر تسلیم شود و عقب نشینی کند و با رفتارهای مزدورانه و کنایه آمیز آشکارا به تعارض دامن بزند. حتی اگر زن و شوهر به راه حل دست یابند، این فرآیندهای مرافعه و تسلیم رضایت بخش نیستند و می توانند برای رابطه مخرب و آسیب زا باشند. به نظر می رسد یکی برنده است، اما در درازمدت هر دو شکست خورده هستند.

 

ج. بلاتکلیفی (قهر)

   با این فرآیند همسران درباره ی راه حل های بحث میکنند، اما هرگز به جواب نمی رسند. هیچ چیز فیصله یافته نیست. آنها در حین جر و بحث های  خود صورت مسئله را پاک می کنند و هیچگاه آگاهی کامل را تجربه نمی کنند و برای حل و فصل مشکل، خود را به اقدام یکسان متعهد نمی دانند. این روش برخورد با مسائل و مشکلات ممکن است خطری متوجه کسی نکند، اما در درازمدت رضایت بخش نیست.

 

د. آشتی کردن

   راه دیگر برای رفع تعارض و اختلاف آشتی کردن است؛ یعنی رسیدن به راه حل از طریق مصالحه. در این وضعیت زن و شوهر خاضعانه و با شور و شوق به همدیگر امتیازاتی می دهند که برای دیگری مهم است. هر یک از شرکای زندگی امتیازی می دهد تا امتیازی بگیرد و در مقابل چیزی که به دست می آورد، چیزی از دست می دهد. این راه حل ممکن است مؤثر افتد اما ممکن است برای هر دو طرف کاملا رضایت آمیز باشد یا نباشد.

 

ه. مشارکت جویی

   این فرآیند از مصالحه فراتر می رود. در این فرآیند هر یک از زوجین درصدد است که برای مسئله راه حلی پیدا یا ابداع کند که به نفع هر دوی آن هاست. آن ها نگرش (من هم برای خودم و هم برای تو اهمیت قائلم) را نشان می دهند و اقدام و عمل می کنند. در این فرآیند تصمیم هایی که به نفع هر دو نفر است، رابطه را محکم می کند.

   فرآیند مشارکت جویی به نوعی ناقل احساس عزت و کرامت نفسی است که زوجین برای یکدیگر قائلاند، لذا در مدیریت صحیح اختلافات تأثیر مثبتی دارد. عزت نفس در محاوره با دیگران اکتساب می شود و انعکاس نظرات دیگران نسبت به ماست، به عبارت دیگر عزت نفس مقدار ارزشی است که ما فکر می کنیم دیگران برای ما به عنوان یک شخص قائلاند.

 

   علاوه بر فرآیندهای حل تعارض راهبردهایی برای پاسخ به تعارضات زناشویی ذکر شده که هر یک از این راهبردها نیز ممکن است به عنوان راه حل بدیل انتخاب شود. این راهبردها شامل موارد زیر میشود:

 

  • اهمیت ندادن

   پیام این راهبرد به همسر این است که خواسته های او مهم نیست و نیازهای او به اندازه ی نیازهای شما اهمیت، شدت و مشروعیت ندارد. هدف از به کارگیری چنین راهبردی، شرمنده کردن او برای موافقت با خواسته تان است.

 

  • کناره گیری/ ترک کردن

   پیام این راهبرد این است که اگر آنچه را که من می خواهم انجام ندهی از پیش تو می روم. تهدید به ترک کردن به قدری ترسناک است که فرد مقابل ممکن است برای اجتناب از آن تسلیم شود و دست از خواسته ی خود بردارد. گاهی اوقات کناره گیری یه صورت عاطفه ی بسیار سرد است, گاهی اوقات به شکل دوری از گفت و گو است، کناره گیری پیوند عاطفی عمیق که نیروی حیات بخش هر رابطه است را از بین میبرد.

 

  • سرزنش کردن

   در این روش یکی از زوجین تقصیر را به گردن فرد مقابل می اندازد. گاهی نیز به خاطر نیاز خود همسر را سرزنش می کند. توجه داشته باشید به همان اندازه که همسر به خاطر یک نیاز سرزنش می شود. از او انتظار می رود که خودش آن را جبران کند.

 

  • تحقیر کردن/ بدنام کردن

   در این راهبرد، یکی از زوجین کاری می کند که همسرش به خاطر داشتن خواسته و نیازی متفاوت از وی احساس حماقت و غیرعادی بودن بکند. در این روش نیز از ترس و شرم به عنوان ابزاری برای کنترل کردن فرد مقابل استفاده می شود. اگر همسر نمی خواهد از ارزش او کاسته شود، باید از خواسته ی مهم خود صرف نظر کند.

 

  •  محروم کردن

   در این راهبرد، یکی از زوجین همسر خود را از هر گونه حمایت، لذت یا تقویت محروم می کند، به عبارت دیگر، همسر  از انجام دادن کارهایی که برای همسرش جالب و لذت بخش است، طفره می رود.

   زوجین می توانند با شناسایی راهبردهای آزاردهنده ای که معمولا برای کنترل دیگری در روابط به کار می برند، از تأثیر آنها بر خود و همسرشان آگاه شوند.

 

3- مرحله ی تصمیم گیری

   با توجه به توضیحات ذکر شده در مرحله ی مشارکت جویی، از میان فرآیندهای حل تعارضات زناشویی فرآیند تصمیم گیری سودمندترین راه حل است که زوجین در این مرحله برای حل تعارض تصمیم گیری می کنند.

 

4- مرحله ی اثبات

   مرحله ی اثبات در حل تعارضات زناشویی به این صورت عملی می شود که پس از انتخاب راه حل مطلوب، زوجین باید پیامدهای بالقوه ی راه حل مطلوب و وظایف هر زوج برای انجام دادن راه حل را تعیین کنند. سپس زوجین می بایستی اقدامات خود را برای حل مسئله معلوم کنند و در برابر آن متعهد شوند.

 

لینک کوتاه:

zood.link/15scv

مشاهده متخصصین روان درمانی و مشاوره کودک

مشاهده خدمات زوج درمانی