اختلال الکسی تایمیا و یا ناتوانی در ابراز هیجانات چیست؟

الکسی تایمیا صفت شخصیتی است که بیانگر ناتوانی در ابراز هیجانات است. این صفت که زمینه در مشکلات تنظیم هیجانی فرد دارد به عنوان یک صفت شخصیتی مؤثر در آسیب شناسی بیماری های روان تنی مطرح شده است. از طرفی بیماران مبتلا به اختلالات روان تنی هم به دلیل دشواری های مربوط به تنظیم هیجانات خود و هم به دلیل تجربه ی بیماری جسمی، علائم روان شناختی مانند اضطراب و افسردگی را تجربه می کنند که در چرخه ی معیوب (هم بیماری پوستی و هم اضطراب و افسردگی)، یکدیگر را تشدید می نمایند.

 

اختلال الکسی تایمیا چیست؟

 

در الکسی تایمیا افراد مشکلات قابل ملاحظه ای در ابراز کردن و توصیف نمودن کلامی احساساتشان دارند و کمبود یا فقدان خیال پردازی در آن ها بارز است. این دشواری در شناسایی کردن و به کلام در آوردن صحیح هیجانات و تجربه ی حالات جسمی در واکنش به هیجان در الکسی تایمی خلاصه شد.

همچنین در بیماران روان تنی صفت الکسی تایمی مانع از برون ریزی دنیای درونی آنها و استفاده از منابع حمایتی همچون  صحبت کردن با دیگر افراد می شود که خود می تواند از عوامل تأثیرگذار برای مشکلات روانشناختی و فرایند بیماری فرد باشد. در آسیب شناسی سازه ی الکسی تایمی، برخی نظریه پردازان آن را به عنوان یک صفت شخصیتی و برخی دیگر آن را به دلبستگی ناایمن و مشکلات مربوط به روابط والد کودک، زندگی در محیط هایی که ابراز هیجان در آن منع شده و فرد سازگاری موفقیت آمیز با سطوح هیجانیش را نیاموخته باشد و یا به آسیب ها و تروماهای زندگی مربوط می دانند. افراد الکسی تایمیک، مهیج های بدنی بهنجار را بزرگ و نشانه های بدنی برانگیختگی هیجانی را بد تفسیر می کنند، درماندگی هیجانی را به وسیله ی شکایت های بدنی نشان می دهند و در اقدامات درمانی نیز به دنبال درمان نشانه های جسمانی هستند. شواهد به دست آمده نشان می دهد که الکسی تایمی با دو عامل ارتباط دارد الف) واکنش های نوروتیک و وضعیت های عاطفی منفی که احتمال شکایت بدنی را افزایش می دهد و ب) توجه یا ادراک مغشوش و نادرست از اعمال جسمی که به صورت ناهماهنگی بین برانگیختگی فیزیولوژیک و گزارشات ذهنی، خود را نشان می دهد.

 

 آلکسی تایمیا یک سری ویژگی های شناختی و هیجانی را دربرمی گیرد که به طور ویژه از طریق مشکل در شناسایی و ابراز احساسات و کمبود هیجانات مشخص است و در نهایت مشکلات شناختی را برجسته تر می کند .

بر اساس برخی تحقیقات انجام شده شیوع آلکسی تایمیا در جمعیت عمومی 23 درصد و در بیماران مراقبت اولیه 20 درصد است که ارتباط آن با مواردی همچون اختلالات جسمانی شکل، سوء مصرف مواد و به ویژه افسردگی آشکار شده است .

آلکسی تایمیا از طریق ارتباط هیجانی ضعیف مشخص می شود. بسیاری از آن ها نیز مشکلات پزشکی مزمن رنج می برند و یا دارای بیماری های روان تنی، اختلالات پزشکی و آسیب روانی هستند. در واقع، آلکسی تایمیا ویژگی بالینی برجسته ای است که عملکردهای میان فردی به ویژه خانواده را مختل می سازد.آلکسی تایمیا به عنوان علامتی آسیب شناختی و ناوابسته به فرهنگ در کنار عوامل دیگر می تواند عملکرد خانوادگی را پیش بینی کند.

آلکسی تایمیا یا نارسایی هیجانی به عنوان یک پدیده ی هیجانی شناختی به اختلال خاص در کارکرد روانی اطلاق می شود که در نتیجه ی فرآیند بازداری خودکار اطلاعات و احساسات هیجانی به وجود می آید. برخی محققان اختلال در سیستم لیمبیک، جانبی شدن نابهنجار مغز و یا اشکال در کارآمدی ارتباط بین نیمکرهای را در ایجاد آن موثر دانسته اند. اما آلکسی تایمیا در ویرایش چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی به عنوان یک اختلال روانی طبقه بندی نشده بلکه ویژگی ای است که از شخصی به شخص دیگر از لحاظ شدت متفاوت می باشد.

 

ویژگی های اصلی آلکسی تایمیا

 

عبارتند از:

  • ناتوانی در بازشناسی و توصیف کلامی هیجان های شخصی،
  • فقر شدید تفکر نمادین که آشکارسازی بازخوردها، احساس، تمایل را محدود می کند
  • ناتوانی در به کارگیری احساسات به عنوان علائم مشکلات هیجانی
  •  تفکر انتزاعی در مورد واقعیت های کم اهمیت بیرونی
  • کاهش یادآوری رویاها
  • دشواری در تمایز بین حالت های هیجانی و حس های بدنی
  •  قیافه ی خشک و رسمی
  • فقدان جلوه های عاطفی چهره
  •  ظرفیت محدود برای همدلی و خودآگاهی

 

پژوهش های انجام شده روی  آلکسی تایمیا 

 

 بحث درباره ی اینکه آیا آلکسی تایمیا یک صفت شخصیتی ثابت یا یک پدیده ی وابسته به حالت است، چالش هایی را در بین محققان برانگیخته است. به همین دلیل، مطالع های با هدف ارزیابی ثبات آلکسی تایمیا در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی انجام شد. نتایج نشان داد که میزان آلکسی تایمیا و افسردگی به طور قابل توجه ی بعد از 5 سال کاهش یافتند اما تفاوت نسبی در نمره های آلکسی تایمیا در طول این مدت ثابت ماند که این امر نشان میدهد این پدیده، ثباتی نسبی دارد.

 مطالعه هایی که بر روی اختلال های روانی مثل اختلال های خوردن، سوء مصرف مواد، اختلال وسواسی جبری، اختلالات شبه جسمی و اختلال افسردگی انجام شده اند، آلکسی تایمیا را به عنوان یکی از عوامل مهم در نظر گرفته اند. میزان شیوع آلکسی تایمیا در اختلال استرس پس از سانحه 40 درصد، در بی اشتهایی عصبی 63 درصد، در پراشتهایی عصبی 56 درصد، در افسردگی اساسی 45 درصد، در اختلال هراس 34 درصد و  در سوءمصرف مواد 50 درصد گزارش گردیده است.

 پژوهش هایی نیز در مورد ارتباط آلکسیتایمیا و اضطراب انجام شده است و هر چند تعداد آنها نسبت به موارد مرتبط با افسردگی کمتر است، اما محققان نشان داده اند که آلکسی تایمیا در افراد مبتلا به اختلال های اضطرابی بیشتر دیده میشود و ارتباط بین اضطراب و برخی از ابعاد آلکسی تایمیا (دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات ) را تأیید نموده اند.

  قیده بر این است که آلکسی تایمیا عامل خطرساز برای بسیاری از اختلال های روانی است، زیرا افراد مبتلا به این نارسایی خیلی تحت فشار همبسته های جسمانی هیجاناتی هستند که به کلام در نمی آیند (بیان نمی شوند). این نارسایی مانع تنظیم هیجان ها شده و سازگاری فرد را مشکل می سازد . 

 

لینک کوتاه:

zood.link/sy948

مشاهده متخصصین روان درمانی و مشاوره نوجوان

مشاهده خدمات مشاوره فردی و روان درمانی