02144056338
drshabanmandana@gmail.com
02144056338
02144025086
02126159483
09195711714
خانه
درباره ما
همکاری با ما
خدمات
دپارتمان ها
درمان زوج و خانواده
مشاوره و روان درمانی فردی
روانپزشکی و دارودرمانی
روان درمانی و مشاوره نوجوان
روان درمانی و مشاوره کودک
گفتار درمانی
همه دپارتمان ها
دوره های آموزشی
دوره های آتی
دوره های برگزار شده
مقالات
والدین موفق
زندگی بهتر
پیش از ازدواج
تمامی مطالب
تماس با ما
نوبت دهی آنلاین
مراکز افق سلامت
سوالات روانشناسی
خانه
درباره ما
همکاری با ما
خدمات
دپارتمان ها
درمان زوج و خانواده
مشاوره و روان درمانی فردی
روانپزشکی و دارودرمانی
روان درمانی و مشاوره نوجوان
روان درمانی و مشاوره کودک
گفتار درمانی
همه دپارتمان ها
دوره های آموزشی
دوره های آتی
دوره های برگزار شده
مقالات
والدین موفق
زندگی بهتر
پیش از ازدواج
تمامی مطالب
تماس با ما
نوبت دهی آنلاین
مراکز افق سلامت
سوالات روانشناسی
02144056338
02144025086
02126159483
09195711714
drshabanmandana@gmail.com
سوالات متداول
ازدواج و زناشویی
کودک و فرزندپروری
اضطراب و مشکلات فردی
نوجوانان
دسته بندی نشده
سلام وقت بخير..من سه ساله كه ازدواج كردم و زندگيه خوبى داشتم هم تلخى داشته هم شيرينى...اما فوق العاده همسره لجبازى دارم كه هردفعه كه جوابه منفى براى كارايى كه نبايد انجام بده از طرفه من ميشنوه زمين و زمانو به هم ميدوزه و مدام يا حرف طلاق ميزنه يا ميگه من بدبخت شدم با تو ازدواج كردم و پشيمونم...و براى مدت طولانى قهر ميكنه واقعاً نميدونم چيكار كنم يك نمونه از اين كارا مسافرته مجردى رفتن هستش كه من خوشم نمياد كه بره.
سلام.۲۲سالمه و۳ساله ازدواجم کردم.همسرم عاشقمه و خیلی مهربون دستودلباز و محترمه و خیلی هم وابستس بمن که این منو اذیت میکنه. یه سری مشکلات داشتیم که پیش مشاور رفتیم و واقعا خیلی کمک کرد. اما من ته دلم عاشقش نیستم و ته دلمو پر نکرده. از نظر مالی با این ک خیلی تلاش کرده ولی سختی زیاد داریم و همیشم اشتباهش میندازه گردن بقیه.از نظر ظاهری هم باب میلم نیست. واقعا ی سالی هس بین دوراهی هستم. سنتی ازدواج کردیم و چون سختی زیادی داشتم دوس داشتم باهاش ازدواج کنم دوستش دارم اما اون کسی ک میخوام نیست
سلام و خسته نباشید حدود سه ماهه با آقایی صحبت میکنم که به من پیشنهاد ازدواج دادن و به ایشون علاقه مند شدم ایشون از یه تایمی به بعد نیستن و میگن پیش دوستاشونن و من به این موضوع به شدت شک دارم و ناراحتی من برای این موضوع براشون مهم نیست چجوری باید بهشون بگم که ناراحت نشن چجوری باید بگم که آیا تاحالا رابطه ی جنسی داشته یا نه اصلا باید بپرسم؟
سلام و خسته نباشید من حدود یک سال و هشت ماهه با اقایی دوست هستم ایشون این ماهه میخوان بیان خاستگاری و من از ماه های اول دوستی میدونستم ک ایشون دیابت دارن ولی تا به امروز به من بیان نکردن واقعا نمیدونم چیکار کنم؟ بی نهایت ام دوسشون دارم و همون مردی هستن که من میخوام
سلام بااحترام درخصوص دخترم كه قصد ازدواج دارد سوال دارم. دخترم ٢٦ سال دارد مدرك ليسانس دارد و بيكار در زمينه هاي هنري و صنايع دستي كلاس مي رود با پسري ٢٧ ساله دوست است كه شغل فروشندگي دارد ولي از شغلي كه دارد راضي نيست و ميگويد در ماه ٤ تا ٥ ميليون تومن درآمد دارد و ليسانس دارد زمان آشنايي هم ماشين خارجي داشته كه براي كرايه يك فروشگاه فروخته و براي ازدواج فقط به خانواده اش متكي است. بارها با دخترم دعوا كرده اند و يكبار هم از شدت خشم قاب عكسي را به زمين كوبيده و شكسته (البته اين مورد را به من گفتن) و در دعواي با كارمندش موبايلش را پرت كرده و يكبار هم صندلي را به سمت شيشه پرتاب كرده، آيا فكر مي كنيد اين دو نفر شرايط ازدواج دارند؟ و چطور مي توانم دخترم را متوجه شرايط بكنم؟
سلام. من یه دختر ۲۳ سالم هست و ۳ سال قبل توی دانشگاه با یه فردی آشنا شدم که همسن خودم بود ولی رابطه خیلی خوبی داشتیم. همون سال تابستون پسرخاله م اومد خواستگاریم و خانوادم اصرار کردن که من قبولش کنم. وقتی دوست دانشگاهیم فهمید؛ پا پیش گذاشت که بیاد خواستگاریم اما خانوادم قبول نکردن و منو مجبور کردن که با پسرخاله م باشم. من اصلا جواب پیامهای پسرخاله م رو نمیدادم و هیچ ابراز علاقه ای هم نکردم. ولی امسال یهو بدون اینکه کسی نظر منو بپرسه منو بردن برای آزمایش خون قبل ازدواج و متاسفانه مشکلی نداشتیم. من از اون روز به بعد حس میکنم خیلی ضربه بدی خوردم چون روزیکه رفتم با ناراحتی تمام رفتم. از یه طرف همچنان اصلا ب پسرخاله م علاقه ندارم ( به خودشم گفتم که من هیچوقت نگفتم راضی ام که منو بردین خون بگیریم، و ایشون گفت من فکر میکردم تو ناز میکردی این مدت!) و همچنین فکر میکنم همین پسرخاله م باعث شد من نتونم با کسی که دوستش داشتم ازدواج کنم. حالا این فکر نمیزاره بدونم پسرخاله م فرد خوبی هست یا من بخاطر اینکه مجبورم کردن عصبانی ام و نمیخوام قبولش کنم. البته اینم بگم از نظر ظاهر با وجود اینکه فرد زشتی نیست خیلی خوشم نمیاد ازش و همچنین از سطح تحصیلاتش و اینکه یکم راحت طلب هست چون با وجود اینکه ۲۹ سالشه هنوز خودش منبع درآمد نداره و تا الآن از پدرش پول میگرفته و تازه میخواد یک رستوران بزنه و بخاطر اینکه با معیارام نمیسازه خوشم نمیاد. ولی بقیه بهممیگن دیگه شوهر گیرت نمیاد و اینا خانواده خوبی ان و پشیمون میشی. یه حسی در من بوحود آوردن که میترسم برای خودم معیار واسه ازدواج تعیین کنم.نمیدونم چیکار کنم همش خشم و عصبانیت درونم هست. لطفا راهنماییم کنید چطور تصمیم بگیرم.
سلام .من متاهلم و 27سالمه پنج ساله که ازدواج کردم ولی حدودا ده سال از دوره نامزدی من میگذره،بصورت کاملا سنتی ازدواج کردم و یه شوهر همه چیز تموم دارم که همه غبطه خوب بودنش رو میخورن،ولی مدتیه در محل کارم با اقایی که همکارم هستن به اصرار اینکه خیلی منو دوست داره وارد رابطه شدم،عذاب وجدان داره دیونم میکنه از طرفی هم نمیتونم از ایشون فاصله بگیرم،خودم هم میدونم حتی نصف شوهرمم دوستم نداره اما بهش وابسته شدم،نمیدونم چیکار کنم،به دختر یک و نیم ساله هم دارم،و عاشق شوهر و بچم هستم ولی از طرفی هر روز میگم دیگه جواب اون اقا رو نمیدم ولی بازم دلم قبول نمیکنه،ممنون میشم راهنمایی کنید،خیلی سر در گم و کسل شدم
سلام، وقتتون بخیر ببخشید نظرتون در رابطه با اورال سکس در رابطه زناشویی می خواستم بدونم. دکتر زنان تاکید به ترک این کار، خصوصا از طرف مرد دارند و میگند زمینه ساز خیلی از بیماریها می باشد هرچند که بهداشت هم رعایت شود ولی .... حال دوست داشتم نظر روانشناسان را در این مورد رابطه بدونم. ممنون
سلام من ۲۳ ساله هستم و حدود ۶ماه پیش با مردی ۲۷ ساله آشنا شدم. بعد از اینکه حدود ۱ ماه از اشنایی ما گذشت ایشون به من پیشنهاد ازدواج دادند و از اون موقع به بعد ما یکی دو جلسه به مشاور مراجعه کردیم و اینکه راجع به مسائل مختلف مربوط به معیارهای ازدواج با هم صحبت کردیم ما تقریبا از خیلی نظرها با هم تفاهم داریم به جز یک مورد که من در خانواده مذهبی بزرگ شدم و نماز میخونم و روزه میگیرم و ظاهر معمولی دارم ینی حجابم کامل نیست اما بد هم نیست ایشون کلا به مسائل مذهبی اعتقادی ندارند ضد دین نیستند اما نماز و روزه نمیگیرند و به قول خودشان به طور کلی در رابطه با موارد مذهبی در شک هستن. میخواستم ببینم این تفاوت چه قدر میتونه مشکل ساز باشه؟
سلام.وقت به خیر،من با آقایی به قصد ازدواج و با واسطه آشنا شدم.سوالم اینه که من باید چند ماه با این آقا رابطه آشنایی داشته باشم و هفته ای چندبار بیرون برم تا بتونیم همدیگه رو بشناسیم؟ در ضمن من ۲۷ سالم هست و تا الان رابطه دوستی جدی و طولانی با کسی نداشتم برای همین تجربه خاصی ندارم....ممنون
سلام خسته نباشید،من 27 ساله و متأهل هستم .ودر خارج از ایران زندگی میکنم و همسرم 32 ساله هستند و ایشون چهار ساله که خارج از ایران هستند و من هم دوساله.مشکلی که من با ایشون دارم این هستش که ایشون اصلا واسه من وقت نمیگزارند و تازه یک ماه که میره سرکار وایشون اصلا به فکر روحیه و سرگرمی من نیستند .مثلا میگم بهشون که بریم خرید میگه من نمیام تو برو بریم کنسرت فلانی میگه من پول ندارم میگم بریم کافیشاپ رستوران و همش بهانه میارن ایشون با اینکه من اصلاا پرتوقع نیستم و یک زن هستم و اونهم در کشور غریب.من خودم هرروز به جز دوروز آخر هفته میرم کلاس زبان و وقتی میام خونه یکی دو ساعت وقتم رو صرف آشپزی میکنم و اگر خریدی باشه انجام میدم و خیلی از کارای خونه و ایشون تازه یک ماه از صبح تا عصر میره سرکار .من خیلی افسرده شدم وقتی هم میگم بهش که اصلا به فکر من نیستی میگه خب مگه دستو پاتو بستم خودت برو بیرون میگم اخه من ازدواج کردم که خودم تنها اونم تو کشور غریب برم بیرون خب درست یکبار خودم برم دوبار بالاخره دلم میخواد تو منو ببری بیرون .بعدم میگه حق داری چی بگم?واقعا افسرده شدم و احساس تنهایی میکنم .
سلام من متاهل و ۲۱ساله هستم ومتاسفانه به زور ازدواج کردم درسن ۱۶ سالگی و از همون اول از همسرم اصلا خوشم نمیومد با اینکه میشه گفت تقریبا بهش علاقه ای مثل برادر یا یک همخونه پیدا کردم و بهش عادت کردم از وقتی وارد فضای جامعه و دانشگاه شدم متوجه ی عشق خودم به فرد دیگه ای شدم واینکه شنیدم اون اقا هم منو دوست دارند و وقتی فهمیدن من متاهل هستم دوری کردند اما همچنان پنهونی همو دوست داریم و اینکه من حتی کلاسایی رو برمیدارم که میدونم اون اقا نیستن در اون کلاس،اصلا همو میبینیم انگار زخم میخوریم هی و اگرم همو نبینیم دیوونه میشیم. من حتی در رابطه ی جنسی هم با همسرم فقط نقش بازی میکنم و میل جنسی من به کل از بین رفته و من به دلایل زنانگی در این سن کم مجبور به بارداری هر چه زودتر هم هستم اما من هنوز نتونستم با ازدواجم کنار بیام ..هنوز نتونستم کنارهمسرم احساس عشق داشته باشم ..هنوز رفتار و حرکات شدید بچه گانه که حتی باعث خندیدن اطرافیان به کارهای من میشه در من دیده میشه..من یکی دیگه رو دوس دارم... وقتی از همسرم دورم و در جمع دوستانم هستم کلی شاد و خندان هستم در صورتی که پیش همسرم کمتر اینطوریم با اینکه همسرم خیلی مرد خوبی هستن اما من نمیدونم مشکلم چیه نمیدونم من اگه باردار بشم سر این بچه ای که میخواد تو شکم من بزرگ بشه چی میاد،افسردگی میگیره..من اصلا امادگی مادر شدن ندارم اما به دلایل پزشکی هرچه زودتر هم باید باردارشم...دائم گریه میکنم من خودم روانشناسی میخونم اما اصلا نمیتونم به خودم کمک کنم
1
2
3
4
5
>
All right reserved @copy 2019 by ofoghsalamat
دکتر ماندانا شعبان
برای تماس با ما با شماره های زیر تماس بگیرید