من 25 سالمه همسرمو دوس دارم اونم همینطور ولی بعضی رفتارا مثل بینظمی و شلختگیش حرصمو درمیاره و من مجبورم ک غر بزنم و اینو میدونم ک پیش شوهرم تبدیل شدم ب ی آدم غر غرو .و همین باعث میشه برای اینکه جلو غر غر منو بگیره بعضی چیزا رو ازم قایم کنه چیزای کوچیک منظورمه یا اینکه جوری حرف بزنه ک منو قانع نگه داره درصورتی ک میدونم اصل قضیه جور دیگه ای هست. از اولشم همینطوری بود و تغییر نکرد. و فقط اونی ک همش حرص میخوره و از طرفی آدم بده شده هم منن.منظورم از اولش همینطوری بود از بابت شلختگی. نمیدونم چطور رفتار کنم بیخیال باشم و هیچی نگم ک نمیشه میترکم حرف بزنمم ک میشم غر غرو.و کلا تلویزیون و گوشی جای حرف زدن و معاشرت تو خونه رو گرفته.و برا هر کاری صدا بزنم باید چندبار حرفمووتکرار کنم انگار تمرکز نداره نمیشنوه

جواب :

سلام
با اطلاعاتی که داده بودین متوجه نشدم واکنش شما نسبت به نظافت و شلختگی ناشی از حساسیت بیش از حد شماست یا شلختگی همسرتون؟اگر حساسیت شما زیاده باید بدنبال درمان این مسئله باشید اگرم شلختگی همسرتونه به چند دلیل برمی گرده.یکی از این دلایل دلیل ارتباطی هست که شما غر میزنید و همسرتون هم فرار می‌کنه و با مشغول بودن به گوشی یا تلویزیون و یا پنهانکاری سعی می‌کنه غر زدن های شما رو نشونه. باید ببینیم هدف شما از این کار چیه و قراره همسر شما از غرزدن های شما چه چیزی را بفهمه؟احتمالا شما بدنبال توجه همسرتون هستید.دلتون میخواد همسرتون به حرفها و مسائل مهم برای شما توجه کند نه اینکه بی تفاوت از کنارشون بگذره.برای شنیده شدن باید سبک تعاملی با همسرتونو بشناسید و تغییر بدید .در مورد نحوه تعاملی شما باید بگم شما در ارتباط با همسرتون انتقاد و سرزنش می کنید و انتظار دارین همسرتون رفتارشو اصلاح کنه و به حرفتون گوش بده ولی در مقابل چیزی که عایدتون میشه اجتناب و پنهان کاریه و اینها احساسات منفی و تنش شما رو بیشتر می‌کنه.برای اینکه حرفهای شما شنیده بشه باید بجای انتقاد حرفتونو بصورت اظهار نظر در مورد احساساتتون مطرح کنید. انتقاد یعنی حمله به شخصیت طرف مقابل و می‌تونه شامل سرزنش، حمله و اتهام باشه. انتقاد با کلمه تو شروع میشه یعنی شما بجای اینکه تمرکزتون روی احساسات منفی که تجربه می کنید باشه روی طرف مقابله اما وقتی در مورد احساساتتون صحبت می کنید به رفتار مشخصی از فرد اشاره می کنید که باعث ناراحتی شماست.ما یه فرمول ساده برای گفتگو داریم به این صورت که: شما وقتی از همسرتون ناراحت هستید فقط در مورد احساسات خودتون و اون رفتار خاصی که باعث ناراحتی شما شده صحبت می کنید، فقط از ضمیر 'من' استفاده کنید، نباید انتقاد و سرزنش کنید و چون سیستم پردازش ذهنی شما می‌تونه با همسرتون متفاوت باشه،احساسی هم که به دنبالش ایجاد میشه متفاوته پس همسرتونو در جریان این تفاوت بذارید.
ما صحبت های شما رو در مورد این مسئله شنیدیم برای بررسی بیشتر و دقیق تر و حل مسئله، بهتره صحبت های همسرتونم شنیده بشه. برای همین من توصیه میکنم مشاوره حضوری رو هم برای حل مشکلتون مدنظر داشته باشید.
دکتر لطفی
درمانگر خانواده و زوج

سوالات مرتبط

سلام وقت بخير..من سه ساله كه ازدواج كردم و زندگيه خوبى داشتم هم تلخى داشته هم شيرينى...اما فوق العاده همسره لجبازى دارم كه هردفعه كه جوابه منفى براى كارايى كه نبايد انجام بده از طرفه من ميشنوه زمين و زمانو به هم ميدوزه و مدام يا حرف طلاق ميزنه يا ميگه من بدبخت شدم با تو ازدواج كردم و پشيمونم...و براى مدت طولانى قهر ميكنه واقعاً نميدونم چيكار كنم يك نمونه از اين كارا مسافرته مجردى رفتن هستش كه من خوشم نمياد كه بره.

سلام.۲۲سالمه و۳ساله ازدواجم کردم.همسرم عاشقمه و خیلی مهربون دستودلباز و محترمه و خیلی هم وابستس بمن که این منو اذیت میکنه. یه سری مشکلات داشتیم که پیش مشاور رفتیم و واقعا خیلی کمک کرد. اما من ته دلم عاشقش نیستم و ته دلمو پر نکرده. از نظر مالی با این ک خیلی تلاش کرده ولی سختی زیاد داریم و همیشم اشتباهش میندازه گردن بقیه.از نظر ظاهری هم باب میلم نیست. واقعا ی سالی هس بین دوراهی هستم. سنتی ازدواج کردیم و چون سختی زیادی داشتم دوس داشتم باهاش ازدواج کنم دوستش دارم اما اون کسی ک میخوام نیست

سلام و خسته نباشید حدود سه ماهه با آقایی صحبت میکنم که به من پیشنهاد ازدواج دادن و به ایشون علاقه مند شدم ایشون از یه تایمی به بعد نیستن و میگن پیش دوستاشونن و من به این موضوع به شدت شک دارم و ناراحتی من برای این موضوع براشون مهم نیست چجوری باید بهشون بگم که ناراحت نشن چجوری باید بگم که آیا تاحالا رابطه ی جنسی داشته یا نه اصلا باید بپرسم؟

سلام و خسته نباشید من حدود یک سال و هشت ماهه با اقایی دوست هستم ایشون این ماهه میخوان بیان خاستگاری و من از ماه های اول دوستی میدونستم ک ایشون دیابت دارن ولی تا به امروز به من بیان نکردن واقعا نمیدونم چیکار کنم؟ بی نهایت ام دوسشون دارم و همون مردی هستن که من میخوام

سلام بااحترام درخصوص دخترم كه قصد ازدواج دارد سوال دارم. دخترم ٢٦ سال دارد مدرك ليسانس دارد و بيكار در زمينه هاي هنري و صنايع دستي كلاس مي رود با پسري ٢٧ ساله دوست است كه شغل فروشندگي دارد ولي از شغلي كه دارد راضي نيست و ميگويد در ماه ٤ تا ٥ ميليون تومن درآمد دارد و ليسانس دارد زمان آشنايي هم ماشين خارجي داشته كه براي كرايه يك فروشگاه فروخته و براي ازدواج فقط به خانواده اش متكي است. بارها با دخترم دعوا كرده اند و يكبار هم از شدت خشم قاب عكسي را به زمين كوبيده و شكسته (البته اين مورد را به من گفتن) و در دعواي با كارمندش موبايلش را پرت كرده و يكبار هم صندلي را به سمت شيشه پرتاب كرده، آيا فكر مي كنيد اين دو نفر شرايط ازدواج دارند؟ و چطور مي توانم دخترم را متوجه شرايط بكنم؟

سوال خود را بنویسید، کارشناسان ما به شما پاسخ می دهند