سلام خسته نباشید ممنون بخاط زحماتتون من پسرم و بیست سالم و در شهر کوچیکی زندگی میکنم یه رفیق دارم که حدودا هشت سال با هم دوست هستیم ، من در این هشت سال وقعا عاشقش شدم و دوستش دارم و دوریش اصلا نمیتونم تحمل کنم و تو این مدت تنها کسی که پیشم بوده همین فرد ، مشکل اینجاست که رفیقم عاشق یه دختر شده و منم نمیتونم دوریش تحمل کنم فقط میخوام برای خودم باشه ، دارم دیوونه میشم نمیدونم چیکار کنم تا این وابستگی شدید از بین ببرم و خودم مستقل بشم الان طوری شده که تنها جایی نمیتونم برم حتما باید رفیقم پیشم باشه صد درصد وابسته شدم الان فکر نبودش داره از درون نابودم میکنه شبا خواب ندارم و غذام کم شده و استرس زیادی دارم و همش عصبی هستم لطفا کمکم کنید چطوری این وابستگی کم کنم چون تو یه شهر کوچیک هستیم و مستقل نیستم و با خانواده ام زندگی میکنم ، نمیتونم به جایی برم تا مدتی ازش دور بشم البته من باهاش بخاطر اینکه میخواد با اون دختر ازدواج کنه مخالفت کردم ، البته مخالفتم فقط به خاطر خودخواهی نبوده بخاطر اینکه میدونم مناسب هم نیستن هم هست دارم دیوونه میشم هر روز برام مثل جهنم و استرس داره داغونم میکنه خواهش میکنم کمکم کنید

سلام دوست عزیز

حضور مداوم و گرفتن حس امنیت از دوستتون باعث شده احساس کنید بدون ایشون نمیشه 
درک میکنم چقدر براتون سخته و غمگین شدید انگار ته دل آدم خالی میشه 
ما انسان ها نیاز مهمی داریم به نام نیاز به محبت و حمایت و اصولا در ارتباط با دیگران سعی می کنیم از دیگران اون رو طلب کنیم اینجوری وابستگی پیش میاد اگه دوستم نباشه منم نیستم
راه های مستقل شدن رو تمرین کنید
اعتماد به نفس داشته باش .
اگه می خوایین روی پای خودتان وایسین، اولین قدم اینه که یک حس اعتماد به نفس قوی تو خودتون ایجاد کنین . اگه شما اعتماد به نفس نداشته باشین و یا نتونین به خودتون اعتقاد و اطمینان داشته باشین ، چجوری انتظار دارین که بقیه به شما اعتماد داشته باشن و تو انجام کار ها به شما اطمینان کنن ؟

برای دیگران خیلی راحته که با رفتارای یه فرد بدونن که اون فرد شانس داره و یا اینکه اعتماد به نفس خیلی پایینی داره . این باعث می شه اونا به راحتی به هدفی که دارن ( دخالت تو کارای شما ) برسن . اگر شما اعتماد به نفس دارین بقیه هم اینو متوجه می شن و شما رو بیشتر دوست خواهند داشت و کمتر می خوان که شما رو اذیت بکنن و شما رو ضعیف بدونن .

اعتماد به نفس، نشون دهنده ی آدم درونیه شماست و برای اینکه احساس بهتری نسبت به خودتون داشته باشین سعی کنین که این حس رو تو خودتون تقویت کنین . مهارت های جدیدی یاد بگیرین ،کمی از وزنتون رو کم کنین ، جملات مثبت رو هر روز تکرار کنین . اینو باید بدونین که هیچ چیزی یک شبه تغییر نمی کنه ، اما با این کارا در طول زمان اعتماد به نفس شما بیشتر می شه

برای خودتون اهدافی مشخص کنین .

وجود اهداف در شما این حس رو به وجود میاره که شما دارین زندگی و سرنوشتتون رو خودتون کنترل می کنین و این به شما کمک می کنه که بدونین دقیقا از زندگی چی می خوایین و به چه هدفی می رسین ؟ اون ها رو مشخص کنین و برای رسیدن به اونا تلاش کنین . این بخش، از ضروری ترین بخش هایی هست که باعث می شه رو پای خودتون وایسین و نذارین بقیه تو زندگیتون سرک بکشن .

یک هدف رویایی می تونه مثل یک نیروی محرکه عمل بکنه البته باید توجه داشته باشین که این هدفتون قابل دستیابی باشه و بتونین طی چند هفته ، چند ماه و یا حتی طی چند سال بهش برسین . این هدفتون می تونه هرچیزی باشه ، ترفیع شغلی می خوایین بگیرین ؟ یا توی امتحانات کتبی می خوایین بهترین نمره ی کلاستون رو بگیرید ؟ یا شاید می خوایین توی دوی ماراتن شرکت کنین و اول بشین ؟ کدومش رو می خوایین ؟ این هدفتون می تونه هر چیزی که شما احساس می کنین باید تو زندگیتون بهش برسین و با رسیدن به اون احساس اعتماد به نفس بکنید باشه ، پس محدودیتی توی انتخاب این اهداف نیست البته باید توجه کنین که هدفتون طوری باشه که بشه بهش رسید و جوری نباشه که نا امید بشین .

وقتی که به اون هدفی که مد نظرت هست رسیدی ، به یاد داشته باش که لحظه ای وایسی و به عقب نگاه کنی ببینی چجوری و چقد تلاش کردی تا به این موقیت رسیدی چقد زمان بر بوده و برای رسیدن به این هدفت چه کارایی که نکردی باید قدردان خودت و تلاشی که برای رسیدن به هدفت کردی باشی . در این لحظه باید به خودتون قول بدین که نذارید کسی برای شما و زندگی تون تصمیم بگیره و فکر کنه که شما ضعیف هستید

شما یه قربانی نیستین .
وقتی شما مثل یه قربانی رفتار کنین کاری کردین که کاملا مخالف با حالت استقلالی هست که دوست دارین داشته باشین . در عوض اون ، اگه دیدین موقعیتی داره پیش میاد که باعث خرد شدن شما شده و باعث می شه که دیگران شما رو سرزنش کنن از اون دوری کنین .

برای بسیاری از مردم ، ناتوانی در به خود متکی بودن، اغلب ریشه در ترس اون ها از رد شدن  توسط بقیه داره و یا می ترسن کاری انجام بدن که باعث بشه بقیه بهشون بخندن ، این می تونه ناشی از یه تجربه ی این چنینی و منفی باشه که در گذشته براشون اتفاق افتاده . با انتخاب این روش به خاطر تجربه شخصی منفی و ترسیدن از آن شما عقب نشینی می کنین تا اون اتفاق دوباره نیفته ، باعث می شه شما دوباره استقلال خودتون رو از دست بدین و باز نقش یه قربانی رو بازی کنین .

اگه شما یه تجربه منفی تو گذشته داشته باشین بهترین کار اینه که با کسی که بهش اطمینان دارین سعی کنین در مورد اون اتفاق باهاش حرف بزنین . این کار بهتون کمک می کنه که ریشه اون اتفاق رو پیدا کنین و بفهمین که چی شده که اون اتفاق افتاد و علاوه بر اون باعث می شه که بدونین تو اون شرایط بهترین کاری که می تونستین انجام بدین چیه و یا چیکار کردین که باعث شده احساس یه قربانی بودن بهتون دست بده

اینجوری با قدم های کوچک به خودتون کمک می کنید مرز داشتن رو تمرین کنید 
دوست داشتن دیگران حل شدن و نادیده گرفتن خودم نخواهد بود

در مورد انتخاب دوستتون هم یاد بگیرید اگر نیاز به نظر تون بود بیانش کنید شاید دوستتون اشتباه کنه اما حواستون باشه اگه بخواهید روی درستی نظرتون اصرار کنید باعث میشید دوستتون احساس کنه به نظرش احترام نمی گذارید و این قطعا تاثیر خوبی روی رابطه تان نخواهد گذاشت 

اگر رابطه تون عمق بیشتری داره که نیاز به کمک تخصصی تر باشه لطفا با یک مشاور حتی تلفنی صحبت کنید 

آنت دانلیان 
درمانگر بزرگسال فردی